آئودی در نسل سوم S3 از موتور توربوشارژ TFSI با پاشش مستقیم سوخت (بنزین) استفاده کرده تا حداکثر توان ممکن و بهرهوری سوخت را به این خودرو بدهد. موتور قدرتمند این خودرو توانی معادل 300 اسببخار تولید میکند؛ اما مصرف S3 در هر 100 کیلومتر تنها 6.9 لیتر است. شتابگیری 0 تا 100 کیلومتربرساعت این خودرو زمانی که از جعبهدنده S tronic بهره میبرد، به 5.1 ثانیه زمان نیاز خواهد داشت. به گزارش آتوبلاگ، موتور 2 لیتری TFSI که در این خودرو به کار گرفته شده، شباهت بسیار اندکی به نسلهای پیش از خود که 5 سال متوالی عنوان موتور سال را از آن خود کردند، دارد. این موتور 1984 سیسی و چهار سیلندر میتواند گشتاور نیرویی معادل 380 نیوتنمتر را در دور موتور بین 1800 و 5500 دوردردقیقه ایجاد کند و به حد نهایی 6800 دوردردقیقه برسد. موتور TFSI میتواند قدرت و بهرهوری جالبتوجهی را به نمایش بگذارد. شتابگیری 0 تا 100 کیلومتربرساعت S3زمانی که از جعبهدنده S tronic ششسرعته بهره میبرد، به 5.1 ثانیه زمان نیاز خواهد داشت و استفاده از جعبهدنده دستی این زمان را به 5.4 ثانیه خواهد رساند. حداکثر سرعت این خودرو به شکل الکترونیکی به 250 کیلومتربرساعت محدود شده و مصرف سوخت آن هنگام ترکیب با جعبهدنده اتوماتیک تنها 6.9 لیتر در هر100 کیلومتر خواهد بود، این رقم در نمونههای S3 که از جعبهدنده دستی استفاده میکنند، 0.1 لیتر در هر صد کیلومتر بیشتر است که کاهشی 1.5 لیتری را در مقایسه با نمونههای پیشین نشان میدهد. گاز دیاکسیدکربنی که این خودرو در هر کیلومتر وارد هوا خواهد کرد معادل 159 گرم در مدل دنده اتوماتیک و 162 گرم در نمونه دستی آن پیشبینی شده است. برای موتور 4 سیلندر قدرتمند این خودرو دو میل بالانس پیشبینی شده که دو برابر سریعتر از میللنگها میچرخند تا لرزش بدنه این موتور را به حداقل میرسانند. یک فعالکننده صدای الکترومکانیکی صدای موتور را به داخل خودرو خواهد آورد. بالچه کوچکی نیز برای اگزوز پیشبینی شده که در سرعتهای بالا باز میشود و صدای اسپرت پرطنینی را به این خودرو میدهد. فناوریهای مختلفی برای بهبود عملکرد این موتور به کار گرفته شدهاند که از میان آنها میتوان به استفاده از پاشش مستقیم سوخت با فشاری معادل 197 اتمسفر اشاره کرد. تغییراتی در محفظه احتراق باعث شده نسبت تراکم به 9.3 به 1 افزایش پیدا کند که برای موتور های توربوشارژ خارقالعاده است. سیستم نوآورانه مدیریت حرارتی موتور نیز باعث شده حداقل اصطکاک ممکن و بهترین بهرهوری ترمودینامیک در قسمتهای حرکتی ایجاد شود. سرسیلندر نیز از آلیاژ سبک آلومینیومسیلیکون ساخته شده که بسیارمقاوم است و مقاومت حرارتی بالایی دارد. این موتور قدرتمند و پیچیده ابعاد کوچکی داشته و تنها 148 کیلوگرم وزن دارد که نسبت به نمونههای پیشین بیش از 5 کیلوگرم سبکتر است. آئودی S3 هاچبک و بسیارمقاوم طراحی شده و در برابر ضربه به خوبی میتواند ایمنی سرنشینان خود را تأمین کند. این خودرو تنها 1395 کیلوگرم وزن دارد، در آن از شیشه جلوی عایق صدا استفاده شده و ضریب مقاومت هوای خودرو تنها 0.33 است. در فضای داخلی این خودرو و بخش هدایت و کنترل آن نیز بخشهای گوناگونی در نظر گرفته شده و تقریبا از تمامی فناوریهای کنونی که برای سرگرمی سرنشینان یا ارسال اطلاعات بیسیم به بخش هدایت خودرو معرفی شدهاند، استفاده شده است. «آئودی کانکت» تمامی سرویسهایی را در برمیگیرد که به دریافت دادهها از شبکه خودروهای اطراف میپردازند و اطلاعات کلیدی را در اختیار راننده خودرو قرار میدهند. سیستم ناوبری MMI یا واسط کاربری چندرسانهای ناوبری و لمسی از دیگر امکانات پیشبینی شده هستند. سیستمهای کمکی متعددی نیز در این خودرو در دسترس است که از میان آنها میتوان به کنترل سرعت ثابت انطباقی که میتواند زمانی که با سیستم ایمنی خودرو یکپارچه است، در سرعتهای زیر 30 کیلومتر در صورت نیاز خودرو را به شکل خودکار متوقف کند. علاوه بر این سیستمهای کمکی فعال حرکت بین خطوط، بخش کمکی روبرو و کنارههای خودرو، سیستم مجهز به دوربین برای تشخیص علائم راهنمایی و رانندگی و پارک خودرو، نور انطباقی با امکان کنترل چراغهای جلو در چندین حالت گوناگون و سقف پانوراما از دیگر امکانات پیشبینی شده هستند. آئودی S3 جدید از اوایل سال میلادی آینده وارد بازار خواهد شد و قیمت پایه آن در آلمان 38,900 یورو معادل 50,699 دلار اعلام شده است. برای دیدن عکس های خوشکل و ناز این ماشین به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
بسیاری از خودرو ها پس از طی کردن مراحل اولیه طراحی به واقعیت تبدیل شدند. اما بسیاری دیگر در حد همان طرح باقی ماندند و به تولید انبوه نرسیدند و راهی موزه ها شدند.
خودروهای زیر که ساخت شرکت های مختلف خودروسازی و یا طراحان صنعتی است هرگز به بازار خودرو راه نیافتند:
توایک
"توایک" اتومبیل کوچک الکتریکی است که در آلمان تولید شد و ظرفیت دو سرنشین را دارد. این اتومبیل سه چرخه از مواد سبکی مانند آلومینیوم و پلاستیک ساخته شده و تنها 246 کیلیوگرم وزن دارد.
توایک به وسیله جوی استیک کنترل می شود که حتی با نوک انگشتان هم می توانید فرمان را بگیرید، سرعت بگیرید و بر ترمزها تسلط داشته باشید. این اتومبیل دارای یک پردازنده دیجیتالی است که میزان شارژ باتری، سرعت، و محدوده رانندگی را به راننده نشان می دهد و سرعتی معادل 55 مایل در ساعت دارد.
به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب...
تیتر اول اکثر روزنامه های ورزشی امروز یکشنبه 2 مهر 91 به خط خوردن کریمی و انصاری فرد از لیست ژرسژولیس برای بازی امروز با سژاهان و جواب منفی مجیدی به ژیشنهاد رویانیان اختصاص دارد.
تمامی عکس ها در ادامه مطلب...
ادامه مطلب...
بنابر اظهارات مدیرکل آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال ازدواج کودکان در 3 ماه نخست امسال 1805 کودک زیر15 سال ازدواج کرده اند که تمام این ازدواج ها قانونی بوده و با اجازه دادگاه به ثبت رسیده است.
مشروح خبر در ادامه مطلب...
ادامه مطلب...
یازدهم سپتامبر و رمزگشایی از ابعاد آن را از آن جهت میتوان مهم دانست که این واقعه سر فصل جدیدی در سیاست خارجی آمریکا و روابط بینالمللی کشورهای دیگر گشود.
پس از 11 سپتامبر دولت آمریکا با این استدلال که مورد تهاجم عملیات تروریستی قرار گرفته، دفاع را حق خود دانست و اذهان عمومی را برای تهاجم نظامی به افغانستان و عراق آماده کرد.
اختلاف شگرفی که بین تحقیقات دانشمندان از رویدادهای مختلف 11 سپتامبر با روایتهای رسمی آمریکا از این واقعه وجود داشت بسیاری از تحلیلگران را به این نتیجه رساند که این حادثه به آن سادگی که دولت آمریکا در ابتدا وانمود میکرد، نبود.
با آنکه محققان 11 سپتامبر از لحاظ نگاههای تخصصی به شدت با یکدیگر متفاوت بوده و تخصصهایی از علوم و جغرافیای سیاسی تا علوم فیزیک و مهندسی و حتّی فیلمبرداری داشتهاند، اما نتایج بررسیهای آنها از هر زوایهای که بررسی شده است تنها به یک نتیجه رسیده است: دولت آمریکا در شرح واقعه صادق نبوده است.
در قسمتهای پیشین این گزارش، مستندات و مدارکی را شرح دادیم که این منتقدان با توجه به آنها گزارش رسمی آمریکا از وقایع 11 سپتامبر را زیر سوال بردهاند. بخش یازدهم این گزارش را با مرگ مشکوک دهها و به گفته عدهای صدها نفر از شاهدان عینی 11 سپتامبر که با روایت رسمی آمریکا مخالفت کردهاند، پی میگیریم.
باری جنینگ که نتوانست دیدههایش از 11 سپتامبر را شرح ندهد، در سال 2008 به قتل رسید |
1- باری جنینگ
فعالیتها: مسئول «واحد هماهنگی اضطرای حوزه مسکن شهر نیویورک»
یازده سپتامبر: جنینگ در روز 11 سپتامبر ساعتها در ساختمان شماره 7 مرکز تجارت جهانی به دام افتاده بود.
ساختمان شماره هفت یک ساختمان 42 طبقه در کنار برجهای دو قول بود که به طور اسرارآمیزی ناگهان فرو ریخت. دولت آمریکا علت سقوط این ساختمان را آتشسوزی و ریختن خرابههای برجهای دو قلو بر آن عنوان کرد.
منتقدان پس از آن عنوان کردند به هیچ وجه امکان ندارد ساختمانی با این استحکام بر اثر آتشسوزی تنها در دو طبقه و ریختن خرابههای ساختمانی دیگر بر آن اینچنین فرو بریزد.
شواهد دیگری اعم از فرود متقارن ساختمان، آسیب ندیدن ساختمانهای اطراف، روایتهای شاهدان عینی، پیدا کردن شواهد ماده منفجره قوی در آزمایشهای دانشمندان بر روی نمونههای خاک به دست آمده از خرابههای برجهای تجارت جهانی و غیره تمامی محققان را به این نتیجه رساند که فروپاشی ساختمان تجارت جهانی تنها با انفجار بمب امکانپذیر بوده است.
پس از فروپاشی ساختمان شماره 7، جنینگ در تصاویر ویدئویی متعددی تأکید کرد او و همکارش «مایکل هس» که با هم در این ساختمان بودهاند به واسطه یک انفجار عظیم به عقب پرتاب شدهاند. جنینگ همچنین گفته است که آنها حتی پیش از فروپاشی برجهای دو قلو چندین بار صدای انفجارهای مختلفی را از زیر زمین ساختمان شماره 7 شنیدهاند.
فیلم زیر تنها چند دقیقه پس از خارج کردن جنینگ و دوستش از ساختمان مذکور گرفته شده است. در این فیلم هر دو نفر میگویند بر اثر انفجار بمب به عقب پرتاب شدهاند.
جنینگ همچنین گفت که چندین جنازه را در این ساختمان مشاهده کرده که این بر خلاف روایت رسمی آمریکا بود که تأکید میکرد هیچ کسی در ساختمان شماره 7 کشته نشده بود.
مرگ: 16 آگوست 2008/ تنها دو روز پیش از انتشار اولین نسخه پیشنویس گزارش «بنیاد ملّی فناوری و استانداردها»
قرار بود این گزارش به بررسی دلایل سقوط ساختمان شماره 7 بپردازد که به اعتقاد عدهای رازآلودترین و بحثانگیزترین حادثه 11 سپتامبر بود، چرا که اگر این ساختمان بر اثر آتشسوزی فرو ریخته بود، اولین ساختمان با چارچوب فولادی در دنیا بود که بر اثر چنین عاملی فرو میریخت.
دو روز پس از مرگ جنینگ، «بنیاد ملّی فناوری و استانداردها» با نادیده گرفتن تمامی شواهد و از جمله گزارشهای جنینگ اعلام کرد که سقوط ساختمان شماره 7 بر اثر انفجار نبوده است.
این گزارش با انتقادهای فراوانی از طرف گروههای مختلف از جمله گروه «مهندسان و معماران پیگیر حقایق 11 سپتامبر»، گروه حقیقتیاب 11 سپتامبر و بسیاری دیگر از گروههای محقق در این باب روبرو شد.
موارد مشکوک: دلیل مرگ وی هرگز به صورت علنی اعلام نشد. یکی از دوستان وی به نام «اوری» که مصاحبه مفصلی با جنینگ داشته و حتم داشت او به قتل رسیده است، یک کارآگاه خصوصی را مأمور تحقیق برای بررسی دلایل مرگ وی کرد، اما او پس از مدتی به دلایل نامعلوم از ادامه تحقیق انصراف داد.
مرگ جنینگ یک ماه بعد از وقوع آن، در تاریخ 16 سپتامبر 2008 اعلام شد.
جنینگ پیش از مرگ، چند بار تهدید شده بود که اگر به اظهاراتش ادامه بدهد، از شغلش اخراج خواهد شد.
بیورلی اکرت، که در حادثهای غمانگیز همسرش را در 11 سپتامبر از دست داد، خودش هم قربانی کشف حقایق این روز سیاه تاریخ آمریکا شد |
2- «بیورلی اکرت»
فعالیتها: یکی از فعالان گروههای حقیقتیاب 11 سپتامبر و از مهمترین افرادی بود که برای تشکیل کمسیون حقیقتیاب 11 سپتامبر بود. وی نماینده خانوادههای قربانیان 11 سپتامبر بود.
اکرت یکی از منتقدان صریح بررسیهای دولت بوش درباره واقعه 11 سپتامبر بود. اکرت هچنین یکی از بازماندگان 11 سپتامبر بود که از قبول خسارت مالی هنگفتی که دولت وقت آمریکا برای خانوادهها و یازماندگان این خانوادهها در نظر گرفته بود سرباز زد و گفت ترجیح میدهد به جای آن از طریق دادگاه مطالباتش درباره حقایق این واقعه را پیگیری کند.
بخشی از بیانیه وی در سال 2003 که در همین خصوص منتشر کرد از این قرار است:
«تصمیم گرفتهام به جای دریافت خسارتی که به بازماندگان قربانیان پرداخت میشود به دادگاه بروم. میخواهم بدانم ناگهان در سیستمهای امنیتی و اطلاعاتی ما چه مشکلی پیش آمد که دستهای از مذهبیهای افراطی توانستند چهار هواپیمای مسافربری آمریکا را به ابزار هجومی تبدیل کنند، به شهرهای ما حمله کنند و سه هزار شهروند را به راحتی به کشتن دهند؟ میخواهم بدانم چه اتفاقی افتاد که دو آسمانخراش 110 طبقه ظرف کمتر از دو ساعت فروریخت ....
بنابراین من به کنگره و تمام کسانی که توطئه کردهاند تا توجه مردم را از قصورات بخشهای دولتی و خصوصی در این حادثه منحرف کنند میگویم: زندگی همسر من ارزشمند بود و من اجازه نخواهم داد، مرگ او بیمعنا شود. نمیتوانید سکوت مرا بخرید.»
یازده سپتامبر: اکرت از جمله کسانی بود که همسرش، «سین رونی» را در حادثه 11 سپتامبر از دست داد. وقتی هواپیماها به برجهای جهانی برخورد کردند، رونی به اکرت تلفن کرد و به او گفت که در طبقه صد و پنجم ساختمان است، اما نمیتواند راه خروج را پیدا کند. رونی برای اینکه بتواند از آن مهلکه جان سالم به در ببرد، تلاش کرده بود خودش را به پشتبام ساختمان برساند که در بین راه گیر افتاده بود و برج سقوط کرده بود. اکرت چنانکه در مصاحبهای در سال 2001 گفت تمام صدای سقوط برجها را از پشت تلفن شنیده است.
مرگ: در تاریخ 12 فوریه 2009، اعلام شد وی در سانحه هوایی نیوجرسی به نیویورک درگذشته است. هدف اکرت از این مسافرت این بود که در نیویورک با اعضای خانوادهاش جمع شوند و در تاریخ 15 فوریه آن سال مراسم تولد همسر مرحومش را برگزار کند.
موارد مشکوک: اکرت یک هفته پیش از مرگش، به عنوان نماینده خانوادههای قربانیان 11 سپتامبر با باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا دیدار کرده و با وی در خصوص زندانیان گوانتانامو، خانوادههای قربانیان 11 سپتامبر و مسائل دیگر گفتگو کرده بود.
اکرت یک هفته پیش از مرگش با اوباما درباره زندان گوانتانامو و قربانیان 11 سپتامبر گفتگو کرده بود |
3- کنیث یوهانمن:
کنت یوهانمن به همراه مادرش |
فعالیتها: یکی از نگهبانان مرکز تجارت جهانی بود که گزارشهایی از مشاهده چندین انفجار در زیرزمین و طبقههای بالایی برجها ارائه کرد.
یازده سپتامبر: یوهانمن در روز 11 سپتامبر، قبل از حمله هواپیمای اول منتظر آسانسور بود که این ساختمان مورد حمله قرار گرفته و تخریب شد. وی سمتی مشابه با «ویلیام رودریگز» داشت که آخرین فردی بود که از ساختمان در حال سقوط تجارت جهانی خارج شد و او هم با روایتهای رسمی آمریکا از این واقعه مخالفت کرد.
یوهانمن و رودریگز پس از حوادث 11 سپتامبر شرح مفصلی از آنچه در این روز مشاهده کرده بودند، ارائه دادند. روایتهای آنها با گزارش رسمی آمریکا از 11 سپتامبر کاملاً متفاوت بود. هر دوی آنها گزارش دادند که قبل و بعد از برخورد هواپیمای اول به برج شمالی صدای انفجار از زیر زمین آن شنیدهاند.
یوهانمن اصرار داشت که هیچکدام از این انفجارها ارتباطی به برخورد هواپیما به ساختمان نداشتند.
مرگ: در تاریخ 31 آگوست 2008، اعلام شد که وی با شلیک گلوله به سرش، خودکشی کرده است.
یوهانمن پیش از مرگش مدام شرح دیدههای خود از این حادثه را به مردم اعلام میکرد.
4- مایکل دوران
مایکل دوران وکیل خانوادههای قربانیان 11 سپتامبر بود که خود نیز به خیل قربانیان آن پیوست |
فعالیتها: وی به طور داوطلبانه وکیل چند تن از قربانیان حادثه 11 سپتامبر بود و به آنها خدمات مشاوره حقوقی و غیره ارائه میداد.
مرگ: در تاریخ 28 اوریل 2009 اعلام شد هواپیمای خصوصی او در ایالت «اوهایو» سقوط کرده است.
5- کریستوفر لندیس:
(تصویری از وی موجود داشت)
فعالیتها: مدیر عملیاتی گشت سرویس امنیت اداره حمل و نقل ویرجینیا
یازده سپتامبر: در فیلمی مستند به نام «پنتاکان» (PentaCon) شرکت کرد که در آن روایت رسمی آمریکا از برخورد یک هواپیمای بوئینگ به ساختمان پنتاگون در 11 سپتامبر به چالش کشیده شده بود. وی به عنوان یکی از شاهدان عینی برخورد شی پرنده به ساختمان پنتاگون، مجموعهای از عکسهای «جیسون اینگرسول» که لحظات مختلفی از برخورد هواپیما به این ساختمان را نشان میداد در اختیار سازندگان این فیلم مستند قرار داد.
فیلم مستند پنتاکان |
«جیسون اینگرسول» در روز 11 سپتامبر در ساختمان نیروی دریایی پنتاگون بود که فاصله چندانی با محل حادثه برخورد شی پرنده به ساختمان پنتاگون نداشت. وی در این روز تصاویری با کیفیت بالا از حادثهای که دولت آمریکا میگفت حمله به پنتاگون بوده است، تهیه کرد. در برخی از این عکسها افراد مختلفی در خودروهای دولتی دیده میشدند که ظاهراً خیلی زود به صحنه حادثه رسیدند.
فیلم |
مرگ: «کریستوفر لندیس»، دو ماه و نیم پس از دادن این عکسها به سازندگان این مجموعه مستند، درگذشت. علت مرگ وی خودکشی اعلام شد، که خانوادهاش با قاطعیت آن را رد کردند.
6- برتا شامپاین
برتا شامپاین |
فعالیتها: پرستار کودک «ماروین بوش»، برادر کوچکتر «جورج دبلیو بوش»، رئیس جمهور وقت آمریکا بود.
یازده سپتامبر: با توجه به مرگ بیش از حد مشکوک او و سمتی که برادر بوش در ساختمانهای تجارت جهانی داشت، تصور میشود او اطلاع زیادی از دخالت دولت آمریکا در حادثه 11 سپتامبر داشته است.
ماروین بوش از اعضای هیئت رئیسه شرکتی به نام «استراسک» بود که مسئولیت تضمین امنیت الکترونیکی ساختمان تجارت جهانی را به عهده داشت. نکته جالبتر اینکه این شرکت مسئولیت تضمین امنیت «فرودگاه دالس واشنگتن» را نیز به عهده داشت ـ یعنی همان فرودگاهی که به گفته دولت آمریکا، پرواز شماره 77 از آن برخاست و به ساختمان پنتاگون برخورد کرد!
ماورین بوش، برادر جورج دبلیو بوش رئیس جمهور آمریکا در زمان حادثه 11 سپتامبر |
مرگ: ساعت 9 شب 29 سپتامبر 2003 پلیس «فیرفاکس» ایالت ویرجینیا تماسی داشت که در آن درباره یک حادثه تصادف توضیح داده شد. اما پلیس به زودی متوجه شد که این تماس با موارد اضطراری معمولی تفاوت دارد زیرا که مقتول ان حادثه زن 62 سالهای است که برای برادر رئیس جمهور کار میکند.
شامپاین از خانه خارج شده بود تا چیزی را از اتومبیلش بیاورد که ناگهان ماشین حرکت کرد و او را بین ساختمان کوچکی در کنار پادهرو آنجا و اتومبیل قرار داد. طبق گزارش پلیس، اتومبیل شامپاین پس از حادثه هنوز از دنده خارج نشده بود. درباره اینکه اتومبیل قبل از آنکه وی در موقعیتی قرار بگیرد که بتواند بین اتومبیل و ساختمان گیر کند، اتومبیل به حرکت در نیامده بود، هیچ توضیحی ارائه نشده است.
رسانههای آمریکا سکوت غیرقابل توجیهی در پوشش دادن این حادثه داشتند؛ روزنامه واشنگتنپست تنها روزنامهای بود که یک هفته پس از این حادثه آن را به طور ضعیف انعکاس داد.
7- پاول اسمیت:
پاول اسمیت |
فعالیتها: خلبان بالگرد تیم خبری کانال 7
یازده سپتامبر: وی در این روز خلبان بالگردی بود که اولین تصاویر را از صحنه برخورد هواپیمای دوم به برج جهانی ثبت کرد.
«جان دل گرینو» فیلمبردار این بالگرد بود و همرا با «پاول اسمیت» در این بالگرد حضور داشت. وی تأیید کرده است که خلبان بالگردی که اولین فیلم را از برخورد هواپیمایی به برج دو قلو که به ادعای دولت آمریکا پرواز شماره 175بود، پاول اسمیت بود.
علیرغم این، «جان دلگیورنو» پس از مرگ اسمیت از هرگونه اظهار نظر درباره آنچه در 11 سپتامبر دیده است، امتناع میکند.
مرگ: 7 اکتبر سال 2007 یک تاکسی با سرعت زیاد او را زیر گرفت. راننده تاکسی گفت که یک خودروی سیاهرنگ او را از جاده منحرف کرده و به سمتی که اسمیت بوده هدایت کرده است. این خودروی سیاه هرگز شناسایی نشد.
8- «دبورا پالفری»
دبورا پالفری که گفته بد قصد دارد درباره دولت آمریکا دست به افشاگری بزند، به طرز مرموزی کشته شد |
فعالیتها: سردسته گروهی از فاحشگان در نیویورک بود که بسیاری از مقامات بلندپایه آمریکا که احتمالاً در حادثه 11 سپتامبر دست داشتهاند، جزء مشتریان وی بودهاند. وی در آمریکا به «مادام واشنگتن معروف بود».
یازده سپتامبر: یکی از مقامات اسبق آژانس امنیت ملی آمریکا گفته است بعضی از فاحشههای تلفنی پالفری با خودروهای لیموزینی به پارتیهای شبانه برده میشدند که رئیس اسبق سازمان سیا و «پورتر گاس» که یکی از روسای «هیئت تحقیق درباره فعالیت نهادهای اطلاعاتی در قبل و بعد از 11 سپتامبر» بود در آن حضور مییافتند.
این اطلاعات با توجه به اینکه یکی از دلایل استعفای ناگهانی «پورتر گاس» در ماه مه 2006 به رسواییهای جنسی وی مربوط میشد، اهمیت دارد.
پلفری گفته بود: «من اطلاعاتی دارم که میتواند برای هیئت تحقیق 11 سپتامبر ارزشمند باشد».
نکته بسیار بحثبرانگیز این بود که «آلکس جونز»، مدیر سایت «اینفووارز»، در یک مصاحبه رادیوئی از «پلفری» درباره اهدافش پرسید وی ضمن اشاره به اینکه هرگز به دولتمردان آمریکا اجازه نخوهد داد با او معامله کنند، گفت هرگز قصد خودکشی ندارد ـ و خودکشی دقیقاً چند روز بعد عامل مرگ وی اعلام شد.
علت مرگ پالفری، خودکشی اعلام شد، حال آنکه وی به صراحت گفته بود قصد خودکشی ندارد |
«پالفری» در این مصاحبه اعلام کرد که قصد دارد مدارکش را به دادگاه ببرد و «دولت را به نحوی افشا کند که خود دولت میخواهد».
مرگ: 15 اوریل 2008شبکه خبری «سی.ان.ان» اعلام کرد مادام واشنگتن خود را حلق آویز کرده است.
9- سرلشکر «دیوید ورلی»
سرلشکر ولری از حقایقی درباره 11 سپتامبر آگاهی داشت که به نفعش نبود |
فعالیتها: فرمانده «حفاظت هوایی کشور» آمریکا
یازده سپتامبر: سرلشکر «دیوید ورلی» در روز 11 سپتامبر چند جت جنگنده را برای مقابله با هواپیماهایی که به ادعای آمریکا ربوده شده بودند به آسمان واشنگتن فرستاد.
از سال 1994 به سازمان حفاظت هوایی امریکا در پادگان «اندروز» دستور داده شده بود دو جت اف 16 را که به موشکهای رد یاب گرما مسلّح شدهاند همیشه در حالت آمادهباش نگه دارد که این موضوع تا صبح روز 11 سپتامبر 2011 رعایت میشد.
در این روز یک عملیات آزمایشی در حال انجام بود که باعث شد دو جت اف 16 مورد نظر بدون موشکهای مجهز به ردیاب گرمای خود پرواز کرد. وقتی مشخص شد که جتها مجبور بودهاند از وضعیت آزمایشی به موقعیت تهدید تغییر وضعیت دهند، در پادگان اندورز فرود آمدند و فورا به آسمان بالای پنسیلوانیا اعزام شدند.
این دو جت اف16 پرواز شماره 93 را تا منطقه «شانکسویل» تعقیب کرد و آن را سرنگون کرد.
در واقع دستور تغییر وضعیت اف 16 از حالت آزمایشی به وضعیت حمله توسط «دیوید ورلی» صادر شده بود. گفته میشود که ورلی اگاهی داشته است که چه کسی اف 16 ها را به وضعیت آزمایشی درآورده و آنها را خلع سلاح کرده بود.
مرگ: سرلشکر «دیوید ورلی» در روز 22 ژوان 2009 بر اثر برخورد دو قطار مسافربری در واشنگتن درگذشت.
محققان پس از بررسی حادثه برخورد این دو قطار، متوجه شدند که قطاری که دیوید ورلی در آن بوده است، روی کنترل اتوماتیک قرار داشته است.
حادثه تصادف دو قطار که سرلشکر ولری و همسرش در آن کشته شدند. |
مرگ مرموز شاهدان عینی 11 سپتامبر، البته به همین چند نفر محدود نمیشود؛ ما در قسمت بعد مرگ مرموز این شاهدان عینی را ادامه خواهیم داد.
آمریکا در حال حاضر 239 مخزن ضایعات رادیواکتیو با تشعشعات بالا در ایالتهای واشنگتن، آیداهو و کارولینای جنوبی و یا به عبارتی دیگر نزدیک به 60 هزار تن ضایعات دارای تشعشعات بالا دارد، بدون اینکه سیاستهای مناسبی برای دفع آنها داشته باشد، به گونهای که کارشناسان دفع ضایعات هستهای را یکی از بحرانهای هستهای فعلی آمریکا میدانند. ضایعات رادیواکتیو، خطرات زیادی برای سلامت و محیط انسانها دارند و ورود آنها به منابع آبهای زیرزمینی و هوا میتواند جان انسانها و موجودات زنده را به خطر اندازد. خاصیت رادیواکتیویته این ضایعات به مرور زمان از بین میروند، بنابراین لازم است آنها برای مدتی در مخزن ضایعات نگهداری شده تا خطراتشان به طور کامل محو شود. در حال حاضر سایت هنفورد، آلودهترین و خطرناکترین سایت هستهای آمریکا است که چنین ضایعاتی در آن نگهداری میشوند ـ گفته میشود حدود دو سوم کل ضایعات هستهای آمریکا در این سایت نگهداری میشوند. سایت هنفورد در سال 1943 میلادی به عنوان بخشی از پروژه منهتن در شهر «هنفورد» در جنوب واشنگتن تأسیس شد. این سایت مقر یکی از رآکتورهای هستهای آمریکا، موسوم به «رآکتور بی» برای تولید پلوتونیوم برای بمب هستهای بود. «رآکتور هستهای بی» اولین رآکتور تمامعیار برای تولید پلوتونیوم در دنیا بود و پلوتونیومی که در این سایت تولید شد در بمب مرد چاق که بر فراز ناکازاکی منفجر شد، مورد استفاده قرار گرفت. در خلال جنگ سرد، این سایت به 9 رآکتور هستهای و 5 مجموعه بزرگ برای فراوری پلوتونیوم مجهز شده بود که برای 60 هزار سلاح هستهای موجود در زرادخانه هستهای آمریکا، پلوتونیوم تولید میکرد. سایت هنفورد در دوران جنگ سرد به سرعت توسعه داده میشد امّا با آنکه دانشمندان این مرکز دستاوردهای زیادی در زمینه تکنولوژیهای هستهای به دست آوردند، روشهای دفع ضایعات هستهای در این سایت مناسب نبودند و بسیاری از اسناد دولتی از آن زمان نشان دادهاند فعالیتهای این سایت باعث آزادسازی مقادیر زیادی مواد رادیواکتیو به هوا و رودخانه کلمبیا شد. ضایعات هستهای این سایت، سلامت ساکنان مناطق اطراف و اکوسیستمها را با تهدیدات جدی روبرو کردهاند. امروز هفت دهه پس از آنکه دانشمندان در خلال جنگ جهانی دوم پا به این سایت هستهای گذاشتند تا برای اولین بمب اتمی پلوتونیوم تولید کنند، سایت هنفورد هنوز تهدید کننده سلامت بشر و جان انسانهاست. دو سال گذشته، ضایعات رادیواکتیو ذخیره شده در مخازنی عظیم در این سایت، باعث نشت مقادیر زیادی اورانیوم به خاکها و سنگهای اطراف شد. کارگرانی که در این سایت به امر پاکسازی آن اشتغال داشتند، منطقهای از خاک را در آن کشف کردند که میزان مواد آلاینده موجود در آن، طبق اعلام وزرات انرژی آمریکا، ده برابر کشندهتر از حد مجاز بود. دولت آمریکا درحال حاضر دست به کار شده است تا با به کارگیری یک طرح عملیاتی اثرات زیانبار 56 میلیون گالن ضایعات به جا مانده از نیم قرن تولید جنگافزارهای هستهای را خنثی کند. گل و لای رادیواکتیو این ضایعات چنان خطرناک هستند که نشت آن میتواند تمامی منابع آبی که میلیونها نفر از آن در آمریکا استفاده میکنند را آلوده کند. و نکته هشدار دهنده این است که عملیات پاکسازی این سایت، چنانکه روزنامه آمریکایی «یو.اس.ای تودی» درتاریخ 18 فوریه 2012 گزارش میدهد، تا کنون موفقیتآمیز نبوده اند. در حا ل حاضر دانشمندان به جای اینکه درباره زمان پاکسازی منطقه مورد نظر از آلایندهها صحبت کنند در حال بررسی این هستند که آلایندهها چه زمانی به رودخانه کلمبیا نشت میکنند. عده زیادی از مهندسان بلندپایهای که در این سایت مشغول عملیات پاکسازی هستند در مصاحبه با این روزنامه آمریکایی ابراز نگرانی کردهاند که در این سایت خطر وقوع انفجار هیدروژنی یا بروز واکنشهای هستهای ناخواسته وجود دارد. وقوع هر کدام از این دو فاجعه، میتواند باعث پراکنش مواد رادیواکتیو به محیط اطراف شود. مارک فرنچ، از جمله کارشناسان پاکسازی این سایت، معتقد است بزرگترین خطری که در این سایت وجود دارد این است که اگر منابع آبهای زیرزمینی بر اثر نشت ضایعات سایت هنفورد آلوده شوند، نشانهای برای اطلاع از آلوده شدن آبها و در نتیجه جلوگیری از مرگ هزاران نفر وجود ندارد. وی همچنین میگوید یکی دیگر از مشکلات پاکسازی این است که این سایت هستهای از لحاظ میزان مواد رادیواکتیو موجود در آن در دنیا نمونه ندارد، بنابراین، هیچ اطلاعات تاریخی درباره آن در دست نیست و بنابراین هر لحظه ممکن است اتفاق غیرمنتظره خطرناکی به وقوع بپیوندد.
نقاط قهوهای رنگ، مناطقی را نشان میدهند که سوختهای هستهای مصرف شده، ضایعات هستهای دارای تشعشعات بالای رادیواکتیو و پلوتونیوم اضافی آمریکا انبار شدهاند.
سایت هستهای هنفورد که اکنون محل نگهداری ضایعات هستهای این کشور است
سایت هنفورد
در سایت هنفورد، ضایعات هستهای در مخازنی عظیم نگهداری میشوند.
ناکازاکی، بعد از انفجار بمب «مرد چاق »بر فراز آن؛ ماده پلوتونیوم موجود در این بمب که آمریکا با انفجار آن بر فراز شهر ناکازاکی دهها هزار نفر را به کشتن داد، در سایت هنفورد ساخته شده بود
در این عکس، چند مخزن برای ضایعات دارای تشعشعات سطح بالا در سایت هستهای «هنفود» دیده میشود؛ این عکس که در سال 1943 گرفته شده است مجموعه مورد نظر را در حالی که هنوز نیمه کاره است نشان میدهد؛ این مخازن بعد از اینکه ساخت آنها به اتمام رسید، زیر زمین دفن شدند (به عکسهای بالا نگاه کنید). برای به دست آوردن مقیاسی برای بزرگی این مخازن، به مخازن سمت راست و کارگرانی که روی آنها کار میکنند، توجه کنید. این مخازن که تنها اقدامی موقتی برای مقابله با ضایعات هستهای بودند، تنها چند سال پس از این که ساختشان به اتمام رسید، شروع به نشت کردند.
این عکس، ساخت مخازن نگهداری ضایعات رادیواکتیو در سایت هنفورد را نشان میدهد. بین سالهای 1943 تا 1985 صد و هفتاد و هفت مخزن در این سایت ساخته شده بودند.
نشت ضایعات اتمی از مخزن دو جداره 101-SY در سایت «هنفورد» موجبات نگرانی فعالان محیط زیست و دانشمندان را فراهم آورده است. دانشمندان میگویند در صورتی که در این منطقه زلزلهای به وقوع بپیوندد، ممکن است سفره های آب زیرزمینی به مناطق ذخیره ضایعات هستهای برسند؛ برخورد آب احتمالا باعث شکسته شدن این مخازن شده و نشت پلوتونیم به آبهای زیرزمینی و اتمسفر را به همراه خواهد داشت.
پليس لندن 50دوچرخه سوار را که به گفته مسئولان قصد داشته اند ، ديويد بکهام بازيکن اسبق تيم ملي فوتبال انگليس را در ترافيک گرفتار کنند، بازداشت کرده است.
اين گروه دوچرخه سوار قصد داشتند همزمان با مراسم افتتاحيه بازي هاي المپيک ، تظاهرات آرام و مسالمت آميز برگزار کنند اما به علت تدابير و عمليات گسترده امنيتي موفق به انجام اين کار نشدند.
50 نفر از اين دوچرخه سواران نيز بازداشت شده اند . ظاهرا پليس تظاهرکنندگان را محاصره کرده و با توسل به خشونت و استفاده از اسپري هاي فلفلي آنها را بازداشت کرده و آنها را از محل برگزاري بازي هاي المپيک دور کرده است.
به گزارش بازارخبر شرکت تیونینگ منصوری یکی از 3 شرکت قدرتمند تیونینگ خودرو در جهان است که مالکی ایرانی دارد.
این شرکت که تیونینگ خودروی بی رقیب بوگاتی را هم در کارنامه دارد ، این بار به سراغ لامبورگینی آونتادور رفته است .
منصوري كاربونادو، نسخه انحصاري با كربن فيبر تقويت شده است.
در حقيقت كاربونادو، واژهاي براي نوعي الماس سياه است، از اين رو اين اتومبيل الماس سياه منصوري است.
آونتادور، داراي ساختار انحصاري كربن فيبر است، اما در منصوري، پرههاي جلو، كاپوت، سپرهاي جلو و عقب، پنل سقف و عناصر موجود در موتور، همگي با طرحهاي مشابه و با جنس كربن فيبر، تعويض شدهاند.
علاوه بر تغييرات فوق، كانالهاي خنككننده ايروديناميك براي ترمزهاي عقب و موتور اختصاص داده شده است. كانالهاي خنككننده بزرگتري هم براي رادياتورهاي جلويي در نظر گرفته شده است.
چرخهاي اين اتومبيل، چرخهايي به اندازه 20 تا 21 اينچ هستند كه پهناي آنها در جلو و عقب، 9 و 13 اينچ است.
قدرت موتور يك آونتادور استاندارد 700 اسب بخار است. اما موتور منصوري كاربونادو، 7.0 V12 ECU ليتري است و داراي اگزوز پرقدرتي است. در نتيجه موتور 754 اسب بخار داراي 8300 دور در دقيقه است كه گشتاور نيروي آن 6000 دور در دقيقه است.
سرعت منصوري كاربونادو 0.62 مايل در ساعت در مدت 2.8 ثانيه است. بالاترين سرعت اين اتومبيل 220 مايل در ساعت است كه به مراتب بيشتر از 217 مايل در ساعت در نسخه استاندارد آن است.
طرح داخلي كاربونادو، شامل روكش چرمي نرم صندليها و داشبورد است.
هنوز قيمت كربونادو براي مشتريان انحصاري آن مشخص نشده است.
اما بر اساس اعلام اين كمپاني، فقط شش دستگاه از اين اتومبيل ساخته خواهد شد.
با در نظر گرفتن قيمت 250000 پوندي آونتادور استاندارد، قيمت اين نسخه انحصاري به مراتب بيشتر است.